با کلی آدم زبل و خوش‌سلیقه و طناز روزها کلنجار رفتم. یکی پیشنهاد می‌داد و آن یکی به پیشنهادش می‌خندید. از ارنواز و بی‌بی و لیلیثِ خنیاگر تا درختِ زندگی و شفقِ قطبی و چکاوک و سهره عبور کردم. میان تک جمله‌های درجه یک احمدرضا مکث کردم. دانه دانه گزاره‌های شاملو وسوسه‌ام کردند... و تهش رسیدم به نقطه اول. یک چیز شخصیِ شخصیِ شخصی... تی‌تی‌نار برای من فقط یک اسم نیست. چاه عمیقی‌ست از حسرت‌ها و قله بلندی‌ست از آرزوها.

با من بمانید در شب‌خوانی‌های دل دلی‌ام برای شکوفه انار...